خـوانـد زبـان دلم ثنای محمد(ص)
مانـد خرد خیـره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر همگان مبارک
خـوانـد زبـان دلم ثنای محمد(ص)
مانـد خرد خیـره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر همگان مبارک
حضرت امام محمد تقی علیهالسلام فرمود: دوستان مورد اعتماد برای یکدیگر، اندوختهی پر بهایی هستند.
و از محمد بن جعید غلام فرزندان جعفر بن محمد حدیثی طولانی نقل میکند که
خلاصهاش این است: عمر بن فرج رجحی (حاکم متوکل) به مدینه آمد و مردی
دانشمند و ادیب و دشمن اهل بیت پیدا کرد و دستور داد که از حضرت جواد
علیهالسلام - که در سن کودکی بود و پدرش از دنیا رفته بود - جدا نشود و از
ملاقات شیعیان با حضرت جلوگیری کند و علم و ادب به او بیاموزد. معلم آن
حضرت را در قصری زندانی کرد و هر وقت بیرون میرفت، در را قفل میکرد و هر
وقت میخواست چیزی به او بیاموزد، او را از خودش داناتر میدید. هنگامی که
حال آن حضرت را از او پرسیدند، گفت: به جز این کودک، در مدینه احدی از من
دانشمندتر نیست. سپس معتقد به امامت حضرت شد. وقتی که علت اعتقادش را
پرسیدند، گفت: این طفل در مدینه کودک بوده که پدرش در عراق از دنیا رفته
است. و او در میان این کنیزکان سیاه بزرگ شده، پس این علم را از کجا آموخته
است؟