حکم دزدی

دزدی را آوردند پیش خلیفه تا حکمش را صادر کند.معتصم،دانشمندان را جمع کرد. قاضی القضات گفت:"چون آیه تیمم حد دست را از مچ تعین کرده ،پس باید دستش را از مچ قطع کرد."
دیگری گفت :"خداوند برای وضو دست را از آرنج می داند پس باید از آرنج قطع شود."

ادامه مطلب...
۱۳ آبان ۹۲ ، ۱۲:۰۴ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ش.محمد خاکساری

اثر انگشت در سنگ و آب شدن سینى فلزى

مرحوم طبرى ، بحرانى ، شیخ حرّ عاملى و دیگر بزرگان آورده اند که شخصى به نام عمارة بن زید حکایت کند:
روزى در مجلس حضرت امام جواد علیهما السلام نشسته بودم ، به حضرت عرض کردم : یاابن رسول اللّه ! علائم و نشانه هاى امام چیست ؟


حضرت فرمود: هرکس بتواند کارى را که هم اکنون من انجام مى دهم ، انجام دهد، یکى از نشانه هاى امام در او مى باشد.

و سپس انگشتان دست مبارک خود را روى صخره اى - که در کنارش بود - نهاد، و هنگامى که دست خود را از روى آن سنگ برداشت ، دیدم جاى انگشتان دست حضرت روى آن سنگ به طور روشن و واضح اثر گذاشته است .

و نیز حضرت را مشاهده کردم که قطعه آهنى را با دست مبارک خود گرفته است و بدون آن که آن را در آتش نهاده باشند همانند قطعه اى کش و لاستیک یا فنر از دو سمت مى کِشد و پاره نمى شود.

همچنین آورده اند:

عبداللّه بن محمّد - که یکى از راویان حدیث است - گوید:
روزى همراه عمارة بن زید بودم ، او ضمن صحبت هائى ، حکایت عجیبى را برایم بیان کرد، گفت : روزى امام محمّد جواد علیه السلام را در حالى که یک سینى بزرگ گِرد مَجْمَعه جلویش نهاده بود، دیدم ؛ پس از ساعتى به من خطاب کرد و فرمود: اى عمّاره ! آیا مایل هستى که به وسیله این سینى فلزّى یک کار عجیب و حیرت انگیز را مشاهده کنى ؟

عرضه داشتم : بلى ، میل و علاقه دارم .

پس ناگهان حضرت دست مبارک خود را بر آن سینى نهاد و سینى به شکل مایع در آمد؛ سپس آن ها را جمع نمود و در طشت و قدحى که کنارش بود، ریخت ؛ و بعد از آن دست خود را روى آن مایع کشید و به صورت همان سینى اوّل در آمد.

و امام علیه السلام در پایان فرمود: امام یک چنین قدرتى را دارد که در همه چیز مى تواند با اراده الهى تصرّف کند و تغییر و دگرگونى ایجاد نماید



۱۳ آبان ۹۲ ، ۱۲:۰۲ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ش.محمد خاکساری

وساطت براى رفع مشکل

مرحوم شیخ طوسى ، کلینى و دیگر بزرگان آورده اند:در اوایل خلافت معتصم عبّاسى ، شخصى از اهالى سجستان به همراه امام محمّد جواد علیه السلام و نیز عدّه اى دیگر، راهى مکّه معظّمه گردید.


شخص سجستانى گوید: در بین راه ، جهت استراحت در محلّى نشسته بودیم و سفره غذا پهن بود، ما با عدّه اى از افراد مختلف مشغول خوردن غذا گشتیم .

من به حضرت خطاب کردم و اظهار داشتم : یاابن رسول اللّه ! فدایت گردم ، در شهر ما شخصى از دوستان و محبّان شما، از طرف حکومت ، مسئول امور مردم مى باشد.

مالیات زیادى را بر من مقرّر کرده است که بپردازم ، در حالى که من توان پرداخت آن را ندارم ، چنانچه ممکن باشد نامه اى برایش بنویسید تا ملاحظه حال مرا نماید و تخفیفى دهد؟

امام علیه السلام فرمود: او را نمى شناسم .

عرض کردم : اى سرورم ! او از دوستان و علاقه مندان به شما اهل بیت عصمت و طهارت مى باشد؛ و من مطمئنّ هستم که نامه شما سودمند خواهد بود.

و چون سخن و تقاضاى من به اتمام رسید، حضرت قلم و کاغذى را در دست مبارک خود گرفت و این عبارات را نگاشت :

به نام خداوند بخشاینده مهربان ، حامل نامه از جنابعالى و نیز از عقیده ات تعریف و تمجید کرد، توجّه داشته باش که خوشبختى تو در گرو رفتار و کردارت مى باشد؛ بنابر این ، سعى کن نسبت به دوستان و هم نوعان خود دلسوز باشى ، همانا خداوند متعال فرداى قیامت تو را در مقابل اعمال و کردارت مؤ اخذه و مورد بازجوئى قرار مى دهد.

بعد از آن نامه را امضاء نمود و تحویل من داد.

پس از آن که وارد سجستان شدم و نامه حضرت را به والى - که به نام حسین بن عبداللّه نیشابورى معروف بود - دادم ، او نامه را گرفت و بوسید و بر چشم خود نهاد و سپس آن را گشود و خواند و به من خطاب کرد و گفت : خواسته ات چیست ؟

گفتم : ماءمورین شما مالیات سنگینى بر من بسته اند و توان پرداخت آن را ندارم .
سپس دستور داد: مالیات را از من بردارند و چون سخت در مضیقه بودم نیز مبلغى را لطف کرد.


۱۳ آبان ۹۲ ، ۱۱:۵۷ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ش.محمد خاکساری

مناظره.

مجلس مناظره ای راه انداختند .
بزرگترین دانشمندشان را دعوت کردند.

امام جواد (ع) را هم همینطور. همه که جمع شدند یحی بن اکثم بلند شد. مجلس ساکت شد.

ادامه مطلب...
۱۳ آبان ۹۲ ، ۱۱:۵۲ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ش.محمد خاکساری

رسیدن به رضوان خداى متعال

قالَ علیه السلام : ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَةُ الاْ سْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کَثْرَةِ الصَّدَقَةَ.

فرمود: سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خداى متعال مى باشد:

1 - نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن .

2 - اهل تواضع کردن و فروتن بودن .

3 - صدقه و کارهاى خیر بسیار انجام دادن

۳۰ مهر ۹۲ ، ۲۳:۴۸ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ش.محمد خاکساری

گوش دادن

مَن أصغى إلى ناطِقٍ فَقَد عَبَدَهُ فَإن کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّه‏ِ فَقَد عَبَدَ اللّه‏َ وإن کانَ‏النّاطِقُ یَنطِقُ عَن لِسانِ إبلیسَ فَقَد عَبَدَ إبلیسَ؛

هر که گوش به گفته سخنگویى دهد ، در واقع او را پرستیده است . اگر [آن سخنگو] از خدا بگوید ، خدا را پرستیده ، و اگر از شیطان بگوید ، شیطان را پرستیده است.

۱۴ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۱۳ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
ش.محمد خاکساری

مَن شَهِدَ أمرا فَکَرِهَهُ کانَ کَمَن غابَ عَنهُ ومَن غابَ عَن أمرٍ فَرَضِیَهُ کانَ کَمَن شَهِدَهُ

مَن شَهِدَ أمرا فَکَرِهَهُ کانَ کَمَن غابَ عَنهُ ومَن غابَ عَن أمرٍ فَرَضِیَهُ کانَ کَمَن شَهِدَهُ؛

هر که حاضر و ناظر کارى باشد و آن را ناپسند دارد ، مانند کسى است که [آن هنگام] غایب بوده ، و هر که در کارى حاضر و ناظر نباشد ، ولى بِدان راضى باشد ، مانند کسى است که خود در آن حضور (و مشارکت) داشته است .

۱۴ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
ش.محمد خاکساری

تباهی

مَن غَلَبَ جَزَعُهُ عَلى صَبرِهِ حَبِطَ أجرُهُ؛

هر که بى‏تابى‏اش بر شکیبایى‏اش چیره آید ، اجرش تباه مى‏شود.

۱۴ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۱۱ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
ش.محمد خاکساری

مومن3

امام جواد علیه ‏السلام : اَلْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّه‏ِ وَواعِظٍ مِنْ نَفْسِهِوَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ؛ مؤمن نیازمند سه چیز است: توفیقى از پروردگار، پند دهنده‏اى از درون خویش وپذیرش از نصیحت کنندگان

۱۴ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۱۰ ۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
ش.محمد خاکساری

فرج

حضرت عبد العظیم علیه ‏السلام از امام جواد علیه ‏السلام چنین روایت مى‏کند : ‏ أفضَلُ أعمالِ شیعَتِنَا انتِظارُ الفَرَجِ  ؛

حضرت عبد العظیم علیه ‏السلام از امام جواد علیه ‏السلام چنین روایت مى‏کند :برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج [ظهور امام زمان علیه ‏السلام] است .

۱۴ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۰۶ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ش.محمد خاکساری